نگین_آیییی درد داره ولم کن...

_پس اسم عجوزه میرنداس...

هیونگ قرمز شده بود...میخواست ی بلایی سر نگین بیاره ک پاش گیر کرد به تختو افتاد رو نگین...

هیونگ و نگین به هم زل زده بودن...

هیونگ_معذرت میخوام...

هیونگ از رو نگین بلند شد...

نگین_حالا میخوای چیکار کنی؟؟

هیونگ_چمیدونم...وای...

هیونگ دست نگینو گرفتو رفت پایین...

هیونگ_با هم حرف زدیم...

سانی_خب...

هیونگ_هردو قبول کردیم...

با این حرفش نگین با چشمای گرد شده به هیونگ نگاه کرد...

تو اتاق منم...هیون کلی سرزنشم کرد...بعد دستمو گرفتو برد پایین...

هیون_با هم قبول کردیم...

من_این پسره دیووونس؟؟(با خودم)

رضا_مبارکه...

کلی با هم جشن گرفتیم...

پسرا رفتن...

من رفتم اتاق نگین..

من_نگین اینا دیوووونه ان....

نگین_میدونم...

من_حتما ی چیزی تو اون مخشون میگذره...

نگین_اره خدا بهمون رحم کنه...

تو اتاق هیون...

هیونگ_مثل اینکه توام نقشت مثله منه...

هیون_اره...اینقد عذابش میدم تا خودش پشیمون بشه...

هیونگ_حقا که داداش خودمی...

فردا...

ساعت 6 صبح...

هیون به من میزنگه...

من_الووووو...

هیون_پاشو بریم بیرون...

من_ساعت 6 صبح؟؟

هیون_اره پاشو ببینم...

من_خفه شو...بزار بخوابم...

هیون_با بلند میشی یا میام دم خونتون...

من_بمیری...اه باشه بابا...نه به دیشب که داشتی میکشتیم نه به الان...

رفتم حموم و حاضر شدم...رفتم دم در..2 ساعت منتظرش بودم تا اینکه اومد...

هیون_ببخشید خیلی منتظر موندی..ولی مهم نیس...

من_تو دیوووووونه ای...

هیون_بیا حرف نزن...

_الان ساعت 10 بریم موزه؟؟

من_کجا؟؟

هیون_موزه من عاشق موزه ام...

من_منو از خواب ناز بلند کردی ک بریم موزه؟؟

هیون_اره بیا...

رفتیم موزه...تقریبا ساعت 11 بود...

منم ک از موزه متنفرم...

2 ساعت داشتیم دور خودمون میچرخیدیم...داشتم دیووونه میشدم...

من_اه گشنمه،خسته ام،خوابمم میاد...بریم یجا بشینیم دیگ...

هیون_همسر آینده ی من اینقد تنبل باید باشه؟؟

من_از سرتم زیادیم...

هیون_نخیر..تازه میخوام ببمرمت سر خاک بابا بزرگم...

من_چییییییییییییییییییی؟؟؟

هیون_اره میخوام معرفیت کنم....

من_ای خدا...

هیون_من میرم دستشویی زود میام...

تو دستشویی...

هیون میزنگه به هیونگ...

هیونگ_الووو؟؟

هیون_تا اینجا عالی..داره منفجر میشه...

هیونگ_الان کجا میرید؟؟

هیون_قبرستون...

هیونگ داشت از خنده میترکید...

_خوش بگذره...

بقیه قسمت بعد...نظر؟؟

نظرات شما عزیزان:

هانیه

ساعت11:43---4 تير 1394

[وب سایت] - [ایمیل]

عالی بود عشقم مث همیشه
پاسخ:مرسي عزيزم

nafiseh

ساعت5:25---4 تير 1394

[وب سایت] - [ایمیل]

آفرین خیلی خوبه
پاسخ:ميسي

negin.ss501

ساعت4:19---4 تير 1394

[وب سایت] - [ایمیل]

وااااای نمیشه یکم بیشتر بزاری عالی بود مثل همیشه بیست بیست بیستی
پاسخ:وقت نميكنم عزيزم

فريبا

ساعت3:38---4 تير 1394

[وب سایت]

عااااااالي
پاسخ:ميسي

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: